سالمندی به عنوان مرحلهای از زندگی پیش روی همه جوامع است وحاصل آن تجربه و دانشی است که باقی میماند، برخی سالمندی را تهدید و برخی فرصت میدانند اما در جامعه ما که در آستانه این پدیده است هنوز نه برنامهای داریم و نه کاری در این زمینه به بار نشاندهایم.
سالمندی مرحلهای از حیات انسان است و پیری یا سالخوردگی جمعیت زمانی رخ میدهدکه افراد بیشتری از کل جمعیت را به خود اختصاص میدهد و با کاهش میزان باروری کلی از یک سو و کاهش میزان مرگ و افزایش امید به زندگی از سوی دیگر، ساختار سنی جمعیت از گروههای سنی جوانتر به پیرتر تغییر مییابد.
در کشورهای در حال توسعه سرعت سالخوردگی جمعیت بیشتر است، بنابراین جامعه ما فقط با مشکلات مربوط به جوانان دست به گریبان نیست و ما هم برای رسیدگی به مسائل جوانان باید برنامهریزی کنیم و هم باید برای جمعیت سالمندی که به زودی با آن روبرو خواهیم شد آمادگی لازم را داشته باشیم.
در فرهنگ و اعتقاد دینی ما همواره بر تکریم بزرگان و پیران به عنوان مرشدان یاد شده است و پندآموزی از نصایح آنها و استفاده از تجربه آنها مورد تاکید بوده است و استفاده از تجربه و دانش و اندوخته آنها به خصوص در بحث آموزشی و مدیریت میتواند راهگشا باشد.
اما این قشر درجامعه که با توجه به شرایط جامعه ما در سالهای آینده رو به افزایش هستند نیازمند بررسی،تدبیر و مدیریت در حوزههای گوناگون نیازهای آنها هستند تا به عنوان یک فرصت از توان آنها استفاده شود.
دکتری جامعه شناس و مدرس دانشگاه گفت:تمام ابعاد سالمندی مانند هرپدیده دیگری قابل شناسایی نیست،این پدیده دارای نقط ضعف و قوت است و میتوان به عنوان یک فرصت یا تهدید به آن نگریست اما باید به سالمندی به عنوان یک فرصت نگریست و از آن استفاد کرد. حسین حجتپناه خاطر نشان کرد: در اروپا از سالمندی به عنوان وقت طلایی یاد میشود اما در صورت بیتوجهی و استفاده نکردن از این دوره میتواند سیاه یا خاکستری باشد.
این جامعه شناس ادامه داد: برای استفاده از افراد سالمند و تجربیات و دانش آنها باید برنامهریزی و سیاست گذاری شود و ببینم اکنون در چه شرایطی هستیم و در آینده چه میشود و چه باید کرد، بنابر این سالمندی را باید جدی گرفت.
وی گفت: معمولا تعاریف برای سالمندی براساس سن است که میتواند شاخص مناسبی برای آن نباشد،باید واقعیتر به پدیده سالمندی نگریست و مفاهیم آن را تعریف و باز تعریف کرد.
وی یاد آوری کرد: ۶۵ سالگی سن سالخوردگی محسوب میشود و ۷۵سالگی نیز سن کهنسالی است و صرفا نباید در چارچوب عدد اسیر شد.
حجت پناه با تاکید بر فرموده پیامبر اکرم (ص) که ‘پیران مایه خیر و برکت زندگی بوده و وجودشان در میان جمع خانواده همچون پیامبری در میان امت است’ گفت: سالمندان منتقل کننده فرهنگ، آداب و رسوم هستند و نقش نگهدارنده دارند.
این جامعه شناس گفت: امروز تحقیقات نشان میدهد که ۶۰درصد شخصیت افراد ازصفر تا ۶سالگی شکل میگیرد و برخی صفر سالگی را زمان بارداری یا شکل گیری نطفه میدانند در صورتی که باید گفت این زمان از ۵ نسل قبل شامل را میشود.
وی تاکید کرد:باید سالمندی را باز تعریف کنیم،آیا سالمندی یک تهدید است و یا یک فرصت،باید نقاط ضعف و قوت آن را بررسی کرد، عموم اکتشافات بشر در سن ۵۴ سالگی افراد به بعد اتفاق افتاده، زیرا در زمان جوانی شخصیت و دانش پرورده شده و در سالمندی به ثمر نشسته است، بنابر این نگاه سالمندی، باید نگاه ثمردهی باشد و میتواند همراه با بلوغ فکری و انگیزش باشد.
وی خاطر نشان کرد: بعد از انقلاب اسلامی به دلیل تغییرات فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی دچار تغییرات جمعیتی شدیم و نرخ باروری نیز تغییر و افزایش یافت.
حجت پناه تاکید کرد: پیش بینی میشود در سال ۱۴۰۰جمعیت ایران رو به پیری برود و یکی از دلایل آن برنامهریزیها در جهت کاهش نرخ موالید بود.
وی با اشاره به اینکه هیچ وقت سابقه نداشته است که این میزان موالید پایین بیاید و تجریه نشان داده است در صورت کاهش موالید، تلاش دولتها برای بالا بردن موالید معمولا عقیم و ناتوان است.
این جامعه شناس با اشاره به اینکه بهترین شکل هرم جمعیتی به شکل مثلث متوازی الاضلاع است،گفت: در سال ۱۳۷۵ به دلیل اینکه نرخ باروی کم شد این هرم به سمت ناهمگونی پیش رفت و چون ما یک ارزیابی علمی نداشتیم متوجه نشدیم و به ناگاه کشور به سوی پیری جمعیت رفت.
وی تاکید کرد: با این شرایط پیش بینی میشود از سال ۲۰۵۰ به بعد نرخ جمعیتی سالمندی به ۲۲تا ۲۳،۵درصد خواهد رسید که از متوسط جهانی جلو خواهیم زد و شرایط جدیدی شکل خواهد گرفت.
حجت پناه ادامه داد:این شرایط به دلیل نداشتن برنامهریزی و سیاستگذاری برای ما خطرناک خواهد بود و بیشتر نقاط منفی آن گریبانگیر ما خواهد شد تا نقاط مثبت آن.
وی با اشاره به اینکه سالمندی را نباید به صورت مجرد بررسی کرد، گفت: بلکه سالمندی دارای متغیرهای متعددی است و برای بررسی آن با یک شبکه مواجه هستیم مانند نظام اشتغال، بیمه و دیگر شرایط،حتی محیط زیست.
این جامعه شناس گفت: سلامت و درمان سالمندان از مهمترین مسایل سالمندی است، سالمندان بیماریهای خاص به خود را دارند، باید چکاپ شوند،در ایران متاسفانه تنوع سرطانها را داریم و ۲۷۹ مورد سرطان در ایران دیده شده است و در این خصوص در جهان دارای رتبه اول هستیم و در این بین سرطان در پیری معولا بیشتر است و در سن بالای ۵۰سال مردان و زنان ایرانی دچار سرطان پروستات و سرطان سینه میشوند.
وی با اشاره به اینکه سالمندان یک ملازم و همراه میخواهند،تصریح کرد: یک سالمند علاوه بر یک همراه برای گذران دوران بیماری و سالمندی نیاز به یک ملازم دارد و گاهی دیده شده که برخی از سالمندان که کسی به آنها نرسیده در تنهایی فوت میکنند، شاید ابزارهای حمایتی یا سازمانهای غیردولتی و گروههای دوستی در این خصوص سالمند را همراهی کنند، اما هیچکدام جا و کیفیت خانواده را نمیگیرند.
وی تاکید کرد: سالمندی یک مقوله جدی است و دارای نقاط ضعف و قوت است و اگر به آنها پرداخته نشود دچار مشکل میشویم، باید در این خصوص سیاستگذاری کرد، در حال حاضر در برنامه ششم توسعه به سالمندی پرداخته نشده در صورتی که توسعه یک برنامه همه جانبه است و باید در این مقوله برنامهریزیهای عمیق و مطالعات وسیع داشته باشیم.
حجتپناه یادآوری کرد:در حال حاضر بسیاری از روستاهای ما را سالمندان تشکیل میدهند و جوانان از روستاها مهاجرت کردهاند و به دلیل اینکه عموم این روستاها در مناطق جنوب شرقی قرار دارند برای کشور بازتاب امنیتی دارد.
وی گفت:در خصوص مقوله سالمندی هم مانند برخی از موضوعات دیگر زیاد صحبت میشود اما باید دید آیا هدف حل مشکل است یا نه،بنابر این چند پیشنهاد مطرح میکنیم که شاید مطرح شدن آن راهگشا و تیری در تاریکی باشد.
حجت پناه با اشاره به اینکه در نظام بیمهای فعلی ما حتما باید فردی بیمار شود تا به پزشک مراجعه کند، تاکید کرد: باید به این سمت پیش برویم که پیشگیری مهم از درمان باشد و از نظر فرهنگی اهل چکاپ نیستیم و از هزینههای آن میترسیم.
وی ادامه داد: پیشنهاد دیگر انجام یک سری مطالعات برای ایجاد یک سری کلوپهای سالمندی است،در حال حاضر آنچه اکنون درجامعه در این خصوص به عنوان یک جامعهشناس میبینم کافی نیست،هر شهر باید حداقل یک کلوپ داشته باشد و الزاما این کلوپها نباید مجزا برای سالمندان باشد، بلکه میتواند در کنار جوانان باشد.
این جامعه شناس گفت: در طرح مطالعاتی نیز پیشنهاد میشود از آنجایی که رفتار انسان برآیندی از شرایط عینی و ذهنی است و همچنین و ادبیات و متون کهن ما بر استفاده از تجربیات، دانش و اندوخته سالمندان همواره تاکید شده است، باید مفاهیم سالمندی را باز تعریف کرد و از وجود سالمندان به عنوان راهمنا و افراد صاحب تجربه استفاده کرد.
وی اضافه کرد: سیاستگذاری درحوزه سالمندان یک نگاه چند وجهی است و به عنوان مثال این سیاستگذاری باید فضاهای شهری برای آسایش سالمندان را هم شامل شود،در این سیاستگذاری باید به رابطه انسان با انسان،انسان با اشیاء و اشیاء با اشیاء توجه شود و در این برنامهریزی همچنین نیازهای سالمندان هر منطقه با منطقه دیگر متفادوت است و بنابر این هرگونه تحقیقات نیز در این خصوص باید با نگاه محلی و بومی دید.
مدیرکل برنامهریزی و ارزشیابی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره گفت: در قرن ۲۱ در جهان طبقات روان شناختی سنی مختلفی به رسمیت شناخته میشوند که سالمندی نیز در یکی از این طبقات قرار دارد که در زاویه دید علمی، روانشناسی و رفتارشناسی هرکدام از این طبقات هم متفاوت است.
علیرضا احمدیان ادامه داد: هرکدام، روانشناسی تخصصی مختص به خود را دارند که روانشناسی پیری با سالمندی نیز از محوریترین این ادوار است چراکه در این دوره تحولات روانی پختگی و رشد بسیار گسترده و عمیق رفتاری از یک سو و نیز در برخی سالمندان زوال عصبی و ابتلا به برخی مشکلات روان شناختی مخصوص سالمندی، ماهیت بسیار راهبردی ازنظر مطالعه علمی و مداخلات درمانی- مشاورهای فراهم آورده که تحقیق و توسعه رشته روانشناسی سالمندی را بیش از پیش در کشور برجسته نموده است.
وی در ادامه اعلام کرد: سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران به دنبال تدبیری است که در آیندهای نزدیک کمیتههای تخصصی روانشناسی سالمندی را در ساختارهای سازمانی خود ایجاد کند و از انجمنهای علمی مانند انجمن روانشناسی سالمندی که به تازگی تاسیس شده و سایر نهادهای مطالعاتی و مشاورهای روانشناسی و مشاوره سالمندی در این راستا حمایتهای بیشتری را به عمل آورد.
وی با اشاره به اینکه برخی از بیماریهای روانی- عصبی مانند آلزایمر، دمانس، پارکینسون بیشتر مختص به سالمندان است؛ گفت: بنابر این بسیار ضروری است تا رشتههای تخصصی روانشناسی سالمندی را با توسعه بیشتری در فضای علمی کشور شاهد باشیم.
احمدیان ادامه داد: با کمال تاسف هنوز یک ابزار غربالگری علمی و معتبر برای شناسایی آسیبهای روانی سالمندان ایرانی نداریم و موضوع تدوین و تولیدهای محتواهای روانشناسی سالمندی بسیار ضروری است و باید همان طور که امروز رشتههای روانشناسی و مشاوره سالمندی را در مقطع دکتری تخصصی در کشور داریم، اما هنوز خیلی جای کار و توسعه را داریم و باید دانشنامه روانشناسی سالمندی را در کشور تالیف و تدوین کنیم و در این راستا بتوانیم یک مدل ایرانی – اسلامی را برای مطالعه و مدیریت روانشناختی سالمندان ایرانی ارائه دهیم.
وی گفت: در حوزه تولیدات مکتوب مربوط به سبک زندگی سالمندان تولیدات غنی و کتابهای تخصصی و عمومی خوبی را نداریم و میخواهیم با برگزاری نشستهای علمی و جلسه با متخصصان این حوزه این نیاز علمی و عمومی را زودتر تامین کنیم.
احمدیان گفت: در مباحث دینی و فرهنگی ما از افراد سالمند به عنوان خزانه دانش و گنجینه تجربه جامعه یادشده است و همواره مورد تکریم بودند،اکنون هم این جایگاه ارزشمند سالمندان در جامعه باید احیا شود و سالمندان تکریم بیشتری شوند.
وی تصریح کرد: در حوزه روانشناسی سالمندان یک اختلال مهمی که در این بحث داریم افسردگی و اضطراب سالمندان است.
احمدیان در خصوص افسردگی سالمندان ادامه داد: در این دوران یک نوع پژمردگی روانی وجود دارد به نام «سندرم آشیانه خالی» سالمندان را آزار میدهد و در ایران به دلیل اینکه خانواده دارای جایگاه و ارزش مهمی است بیش از جاهای دیگر در دنیا مثلا کشورهای غربی، این مشکل خالی شدن خانه از فرزندان احساس میشود.
وی اضافه کرد: در این نوع سندرم که خیلی هم خطرناک است به دلیل رفتن فرزندان از خانواده و تنها ماندن سالمند، پدیده غربت و تنهایی شدیدی سالمند را محاصره میکند و این امر به دلیل اینکه ارتباط با شبکههای اجتماعی قبلی سالمند ضعیف میشود، ضربات جدی روانی به سالمند وارد میکند که جای مداخلات روانی مناسب و اثربخش خالی است.
این روان شناس با اشاره به اینکه به دلیل اینکه سیستمهای درمانی کشور خدمات جامع و در خور شان سالمندان ارائه نمیدهند، گفت: امیدواریم بتوانیم کلینکهای تخصصی ایجاد کنیم و خدمات مناسبی متناسب با وضعیت جسمانی و روانی سالمندان ارائه دهیم و همچنین شاید در آینده بتوانیم کلینیک تخصصی مشکلات روانی سالمندان را خیلی تخصصیتر راهاندازی کنیم.
وی تاکید کرد: نیاز است که برنامه ریزان در حوزه سلامت برنامههای تخصصی در این زمینه رشتههای فوق تخصصی (در وزارت علوم و بهداشت) را راهاندازی کنند و همچنین یک سری از قوانین در حوزه رفاه سالمندان نیز پیشبینی شود و زمینههای قانونی آن نیز تسریع شود و در این خصوص دست به دست هم دهیم تا رنج و درد بدنی و روحی سالمندان کاهش یابد.
مدیرکل برنامهریزی و ارزشیابی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره گفت: سالمندان در جهان فناوریها گمشدهاند و آمادگی تعامل و حضور در این فضای پیچیده را ندارند، حتی گاهی اوقات از سالمندان خواسته میشود برای انجام برخی از امور خود و ثبت نام از فناوری خیلی نا آشنا برای وی استفاده کنند و آنها در این شرایط کاملا با فضا غریبه هستند و دچار استرس میشوند.
وی ادامه داد: باید برای کاهش استرس و دغدغه سالمندان و آشنایی با دنیای سایبری و دیجیتال تدبیر شود.
احمدیان خاطرنشان کرد: اگر سالمندان تحقیر شوند به جامعه آسیب و ضرر وارد میشود و کاهش عزت بزرگان و سالمندان تبعات منفی را به همراه دارد و اعتقاد دارم بخشی از فسادهای اقتصادی و اختلاسها که در جامعه اتفاق میافتد به دلیل این است که افراد به دلیل اطمینان نداشتن و ترس از دوران سالمندی خود و نبود ایمنی با چنین فسادهای اقتصادی میخواهند آن را جبران کنند، اگر حمایتهای اجتماعی قویتر و مناسبتتر باشد کمتر شاهد این چنین وضعی خواهیم بود.
وی اضافه کرد: این دیدگاه که افزایش کیفیت زندگی و چشم انداز سالمندی میتواند به سلامت اداری کشور کمک کند،حرف کاملا روشنی است و یک تابع ریاضی است که هرقدر اطمینان و تامین اجتماعی در کشور بیشتر شود حتما بخشی از مشکلات این چنینی رفع خواهد شد و افراد با چشمانداز و تصور اینکه در آینده تامین اجتماعی نخواهند داشت خیلی از جنبههای کاذب این مسیر غلط و کاذب ایجاد احساس تامین دوران پیری و سالمندی را نخواهند داشت.
احمدیان افزود: باید سالمندان تکریم بیشتری شوند چرا که تکریم آنها باعث عزت نفس و تقویت روحیه خدمت به کشور میشود و این پیام مثبت و مقدس را خواهد داشت که «خدمت و از دوران پیری و فرسودگی نهراسید چراکه پیران و سالمندان عزت و شکوه یک ملت هستند».
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز با تاکید بر اینکه جمعیت کشور با شیب تندی به سمت پیری میرود، میگوید: این موضوع با بالا رفتن سن امید به زندگی در کشور که نشان از موفقیت در حوزه بهداشت و درمان است و میانگین آن ۷۴سال اعلام شده است خود را بیشتر نشان میدهد.
دکتر سیدحسن موسوی چلک، با اشاره به کاهش باروری و افزایش سن امید به زندگی ادامه میدهد: طبیعتا در چنین شرایطی بدون مدیریت هوشمندانه نمی توان برای حرکت جمعیت به سمت پیری برنامهریزی درستی داشت.
موسوی چلک به شاخص هاله که یکی از ابعاد سالمندی است، اشاره میکند و میگوید: شاخص هاله یعنی امید به زندگی سالم و منظور تعداد سالهایی است که افراد بعد از ۶۰ سالگی سالم زندگی میکنند و با مشکلات و بیماریهای مربوط به سالمندی درگیر نیستند و این تعریف با امید به زندگی متفاوت است.
این مددکار اجتماعی با اعتقاد بر این موضوع که نمیتوان نسبت به موضوع سالمندی بیتفاوت بود،اضافه میکند: در بخش اجتماعی مولفههایی وجود دارد که نشان میدهد ما باید نگاه و توجهمان به سالمندی و سالمندان مراتب بیشتر از گذشته باشد، چراکه ساختار خانواده در حال تغییر است و این یکی از مولفههای این حوزه محسوب میشود.
وی در توضیح این مطلب ادامه میدهد:امروزه خانوادهها به سمت خانوادههای هستهای یعنی زن، مرد و فرزند تغییر مسیر دادهاند و دیگر خانواده گستردهای را نمی توان یافت، از طرفی شاهد ضعف نظام تامین اجتماعی هستیم و از آنجا که نظام اجتماعی قوی نداریم سالمندان ما از دغدغههای زیادی برخوردار هستند.
موسوی چلک موضوع سالمندی را بسیار مهم اعلام میکند و میگوید: ساختار روابط اجتماعی ما نیز از جمله مولفههایی است که باعث میشود نگاه ما به سالمندی و سالمندان بیش از گذشته باشد،چرا که سالمندان در گذشته دارای منزلت و جایگاه ویژهای در محله و جامعه بودند اما امروزه بنابه دلایل مختلف شاهد بیتفاوتی نسبت به این قشر از جامعه هستیم.
موسوی چلک به آمار رجوع میکند و میگوید: طبق سرشماری سال ۹۰ بیش از ۶ میلیون سالمند در کشور زندگی میکنند و طبق آمار سازمان بهزیستی کشور حدود ۱۰ هزار سالمند مجهولالهویه در مراکز نگهداری میشوند.
وی اضافه میکند: هرچند که طبق اعلام سازمان بهزیستی این ارقام بالا نیست اما شیب واگذاری و رهاشدگی بالاست و این نشانههایی است که مدیریت اجتماعی را به تامل وامیدارد تا نگاه ویژهای به موضوع سالمندی داشته باشد،این در شرایطی است که ما با ضعف اخلاق اجتماعی در جامعه مواجه هستیم و آثار آن نیز کاملا مشهود است.
وی در این زمینه ادامه میدهد: طبق مصوبه شورای ملی سالمندان که توسط دولت در سال ۸۳ بر اساس قانون برنامه پنجم به تصویب رسید، وظایفی در کشور برای حوزه سالمندی مشخص شده است، یکی از آن وظایف در جزء ۵ بند الف ماده ۱۹۲ قانون برنامه سوم آمده است و به موضوع شورای ملی سالمندان توجه شده است و در آن ۴ الی ۵ وظیفه برای کشور مشخص است.
موسوی چلک میگوید:بخش عمده این وظایف اجتماعی است و به حوزه سلامت و درمان در حوزه سالمندان مربوط میشود که عبارت است از تاکید بر حفظ احترام و حفظ حرمت سالمندان، تاکید بر تداوم حضور سالمندان درجامعه و حفظ جایگاه سالمندان در خانواده اما نکتهای که در این مصوبه وجود دارد و مورد نقد بسیاری از کارشناسان قرار گرفت، آن بود که حتی برای موضوع حمایت از سالمندان در برابر آزار و اذیت نیز در یکی از بندهای این مصوبه پیش بینیهایی شده بود.
این کارشناس اضافه میکند: در همین راستا و در سال ۹۲ آیین نامه اورژانس اجتماعی را تهیه کردیم و بعد از راه افتادن اورژانس متوجه شدیم که آمارها نشان از خشونت در سالمندان میدهد بنابراین سالمندان آزار دیده را یکی از گروههای هدف قرار دهیم.
موسوی چلک در ادامه، با تاکید بر این نکته که یکی از گروههایی که از مناسب سازی محیط بهره میگیرند سالمندان هستند، خاطرنشان میکند: اصل مناسب سازی در قانون حمایت از حقوق معلولان مطرح شده است و یکی از شاخصهای ارزیابی مناسب سازی نیز شامل حال سالمندان میشود،چرا که طبق همان آیین نامه اگر قرار است که سالمند در محیط باشد، محیط باید برای او مناسب سازی شده باشد و محیط اجتماعی باید بستر را برای حضور سالمند فراهم کند،اما به طور فراگیر محیط شهری مان مناسب سازی نشده است و نه سالمند و نه معلول نمی توانند به راحتی در جامعه حضور داشته باشند.
این کارشناس باتاکید بر این موضوع که سالمندی به معنی ناکارآمدی نیست،ادامه میدهد: درگذشته بسیاری از مشارکتهای اجتماعی، مسئولیتهای اجتماعی، انتقال عناصر فرهنگی و حتی مدیریت روابط خانوادگی و حتی محله توسط این گروه صورت میگرفت، از طرفی سالمندان گروههایی بودند که بیشترین نقش در جامعه پذیری داشته اند،اما امروزه این نقش را مطبوعات؛ رسانهها و فضای مجازی پر کرده اند.
موسوی میگوید:در پژوهشهای صورت گرفته مهمترین نیازهای سالمندان ‘توجه به آنها’ گزارش شده است اما نکته اینجاست که این توجه به معنی مشورت کردن، تماس گرفتن و اهمیت دادن است و با رفع نیازهای مالی بسیار متفاوت است.
وی خاطرنشان میکند: طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ۱۵ درصد سالمندان دچار اختلال روانی هستند که باید به آن توجه ویژه شود.
موسوی چلک با یادآوری این موضوع که جمعیت ایران هنوز پیر نیست،می گوید: اگر ۱۲ درصد جمعیت کشوری بالای ۶۰ سال سن داشته باشد آن کشور پیر محسوب میشود، گفت: این در شرایطی است که آمارها اعلام کرده است ۵/۸ در صد جمعیت کشورمان بالای ۶۰ سال سن دارند و اگر این روند ادامه پیداکند پیش بینی میشود که تا سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمند کشورمان به ۲۵ درصد برسد.
وی با اعلام این موضوع که اگر تدبیر نکنیم سالمندی در آینده به یک بحران تبدیل میشود، ادامه میدهد: آخرین سندی که در حال آماده سازی است برنامه ششم توسعه است که درآن جایگاهی برای سالمندان درنظرگرفته نشده است، این در شرایطی است که با سرعت زیادی به سمت سالمندی پیش میرویم و این موضوع دغدغه آینده کشور خواهد بود چراکه سیاست گذاری کلان کشور ما متناسب با تغییرات جمعیتی نیست و ما نگاه آیندهنگر درحوزه سیاستگذاری نداریم.
این کارشناس درادامه اضافه میکند: از آنجا که به سمت خانوادههای تک فرزندی تغییر مسیر داده ایم، مسایل سالمندی در آینده ما را گرفتار خواهد کرد این در شرایطی است که سازمانهای اجتماعی آماده پذیرش موضوعات و نیازهای اجتماعی حتی در حوزه مراقبت و حمایت سالمندان نیستند،حتی مراکز مراقبت از سالمندان نیز آموزشهای متناسب با رفع نیازهای سالمندان را ندیدهاند و این ضعف جدی ما در این حوزه محسوب میشود.
موسوی چلک به اصل ۲۹ قانون اساسی اشاره میکند و حمایت از افراد با شرایط مختلف از جمله پیری را وظیفه دولت اعلام میکند و میگوید: عمدهترین مشکل ما در بخش سالمندان برنامهریزی ما است، عموم برنامههای ما در این حوزه به ۶۰ سال به بعد مربوط میشود این درحالی است که اگر قرار باشد ما سالمند با نشاط داشته باشیم، باید برنامههایمان را از کودکی شروع کنیم و این تفاوت سالمندان کشور ما و سالمندان کشورهای دیگر است، در بسیاری از کشورها برای داشتن سالمندی پویا از کودکی برنامهریزی کردهاند و برای آنها این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی در یک سال شعار سازمان جهانی بهداشت در روز جهانی سالمند’ داشتن پیر با نشاط’ بود.
وی با تاکید بر اینکه دولتها باید پاسخگوی نیاز همه اقشار جامعه باشند، درادامه میگوید: زمانی که جمعیت جوان کشور ما بالا بود بحث آموزش، اشتغال، مسکن و ازدواج در عموم سیاستگذاریها مطرح میشد حال که به سمت سالمندی پیش میرویم ضروری است که از هم اکنون برای رفع نیازهای آنها تمهیداتی لحاظ شود.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در انتقادی به رویکرد سازمانهای حمایتی ادامه میدهد: امروزه رویکرد سرای سالمندان در حال تغییر است و از حالت شبانه به روزانه تغییر مسیر داده اند، یعنی به جای اینکه سالمندان به طور شبانه روز در آن مراکز نگهداری شوند به مراکزی تبدیل میشوند که در آنجا نقش خود را ایفا میکنند و از ظرفیتهای آنها استفاده میشود و در پایان روز به خانه خود بازمی گردند،اما اتفاقی که باید بیافتد این است که سالمند باید در جامعه نگهداری شود نه در مراکز سالمندان، به همین منظور مراکز مراقبت اجتماعی را در دست طراحی داریم تا مراکز روزانه توسعه یابد.
موسوی چلک میگوید: کشوری که میخواهد مسیر پیشرفت را طی کند باید از شاخصههای بالایی برخوردار باشد تا بتواند بر اساس آن مسیر توسعه را به درستی طی کند و معتقدم خیلی از این شاخصها با استفاده از ظرفیت افراد باتجربه و موسفید به نتیجه میرسد.
وی سئوالی را طرح میکند و در پاسخ به این سئوال که چه چیزی باعث همبستگی اجتماعی میشود؟ چنین میگوید: سالمندان مهمترین مولفههایی هستند که میتوانند در این بخش به ما کمک کنند آنها میتوانند ما را به داشتههایمان آشنا و احساس تعلقمان به کشور را زیاد کنند.
چه چیزی باعث افزایش شاخص سرمایه اجتماعی باشد؟ این سوال را نیز رئیس انجمن مددکاری اجتماعی مطرح میکند و در پاسخ به آن ضمن اشاره به این نکته که برای طی کردن مسیر پیشرفت در کشور به مولفههای اجتماعی زیادی نیاز داریم، ادامه میدهد: در گذشته سالمندان یکی از این مولفههایی بودند که در مراسمهایی همچون گلریزانها حضور داشتند، سالمندان موسپیدانی هستند که میتوانند به دولتها کمک کنند که دولت در مسیر انجام وظایف گام موثرتری بردارد و این نقش سالمندان در خانوادهها نیز وجود داشت.
موسویچلک با نگرانی میگوید: در شرایطی که کشور به سمت سالمندی در حرکت است، سالمندان ما تنها هستند و خودکشی در میان آنها مشاهده میشود، هرچند سرقت از سالمندان و آزار آنها نیز از جمله دغدغههایی است که آمارشان هر سال بیشتر از گذشته میشود.
وی با تاکید بر این نکته که در اکثر کشورهای دنیا وزارت بهداشت متولی امور سالمندان نیست، اضافه میکند: مساله مهم در حوزه سالمندان این است که تقسیم کار جدی و مشخصی در این حوزه وجود ندارد،حوزه سالمندی از مولفههای بهداشت و درمان محسوب نمی شود و جنس کار سالمندی با نگاه اجتماعی بسیار متفاوت است، بنابر این کسی که بخواهد در این حوزه کار کند، باید ابعاد زیادی را درنظر بگیرد و تازمانی که تقسیم کار نداشته باشیم دعوای بین وزارت بهداشت و بهزیستی را خواهیم داشت.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با انتقاد از اینکه موضوعات اجتماعی در کشور جدی گرفته نمی شوند، میگوید: حوزه سالمندی از جمله موضوعات اجتماعی است که جدی گرفته نشده است،لذا نه روی پیامدهایش کار میکنیم و نه روی ظرفیتهایش،بنابراین اگر تدبیر نکنیم به بحران میرسیم و نشانههای آن هم دیده میشود.
موسوی چلک در ا دامه اظهار میدارد: اگر کشوری میخواهیم که امنیت اجتماعی بالایی داشته باشد،باید به سالمندان توجه ویژه شود،چرا که آنها میتوانند یکی از بهترین گروهها برای این همگرایی و تعلق اجتماعی در جامعه باشند، البته به شرطی که این را به عنوان یک واقعیت بپذیریم.
وی اضافه میکند: فاز اول رسیدن به امنیت اجتماعی سیاستگذاری است،اگر ما در حوزه سیاستگذاری تغییرات جدی اتخاذ نکنیم و یا برنامهها را متناسب با سیاستهایمان نداشته باشیم امکان طی مسیر درست را نخواهیم داشت،بنابراین بیتفاوتی در حوزه سیاستگذاری کلان کشور به موضوع سالمندی و تقلیل به یک بند از سیاستهای کلی جمعیت حق مطلب را در حوزه سیاستهای سالمندی ادا نمی کند.