بانوی کارآفرین سمنانی با اشاره به اینکه با دستان خالی و بدون پشتوانه مالی در عرصه کارآفرینی وارد شدم، گفت: تاکنون توانسته ام برای ۱۳ نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در کارگاه خیاطی ام شغل ایجاد کنم.
به گزارش مرآت به نقل از شاخه طوبی، صنم رجبی از زنان توانمند سرپرست خانوار شهر ماست که از روز های سخت تنگدستی اش نردبانی برای پیشرفت و ترقی خود و جامعه اش ساخت و حال پس از گذراندن سال هایی سخت نه تنها برای خودش شغل مناسبی ایجاد کرده بلکه برای بسیاری از زنان نیازمند به کار شهرمان شغل ایجاد کرده.
رجبی در بیان مشکلاتش گفت: سال ها با همسر مشکل داشتم و خرج خانه را خودم می دادم و چک های برگشتی اش را پاس می کردم در سال ۹۰ به طور غیابی از همسرم جدا شدم و از آن پس به شکل جدی تری وارد بازار کار شدم و باید خرج سه فرزندم را در می آوردم.
وی در ادامه اظهار کرد:ابتدا نمی دانستم باید چه کار کنم به هر کاری دست زدم از قند شکستن گرفته تا سبزی خرد کردن و …
این بانوی کار آفرین ادامه داد: بعد از مدتی با یکی از دوستانم به شکلی شراکتی یک مغازه لباس فروشی راه انداختیم بعد از یک سال حس کردم که می توانم یک گارگاه تولید پوشاک بزنم پس محلی را برای کارگاه اجاره کردم و با وامی که از کمیته امداد گرفتم کارم را شروع کردم.
رجبی با بیان اینکه بعد از گذشت ۴ سال یک گارگاه دارم خاطر نشان کرد: برای ۸نفر در کارگاه به صورت مستقیم و ۵ نفر بیرون کارگاه به صورت غیر مستقیم که بیشتر زنان بدسرپرست یا بی سر پرست خانوار هستند اشتغال ایجاد کردم.
وی در ادامه گفت: سال ها در کارگاه های خیاطی بیرون کار می کردم اما هیچ گاه راحت نبودم و می خواستم در محیطی امن و زنانه به طوری که بالای سر بچه هایم باشم کار کنم.
این بانوی کارآفرین گفت:دخترم درسش را تمام کرده یک پسر ۲۰ ساله دارم و یک پسر ۱۰ ساله وقتی می بینم زندگی سالمی دارند خستگی کار را فراموش می کنم.
وی با بیان این که “همه ی پیشرفتم در کار را نتیجه عشق به فرزندانم می دانم” ادامه داد: به خاطر آنها خودم را ملزم کردم که شب و روز کار کنم اوایل گاهی بچه هایم را ۲۴ ساعت نمی دیدم همیشه وقتی بچه ها خواب بودند از خانه بیرون می آمدم و شب هم وقتی بچه ها خواب بودند به خانه می رفتم و همه ی عشقم این بود که فرزندانم در شرایط خوبی زندگی کنند.
رجبی در ادامه افزود: از مجردی خیاطی می کردم این هنر را خیلی ابتدایی آموخته بودم بعد از ازدواج هم از آن جایی که شرایط زندگی سختی داشتم مجبور بودم کار کنم در آن مدت در چند تولیدی کار کردم،کارکردنم هم در حد یک خیاط ماهر نبود و کارهای ساده و پیش پا افتاده کارگاه ها را انجام می دادم.
این بانوی موفق گفت:هیچ گاه نمی توانم به کسی بگویم ندارم به من کمک کنید هر جایی هم برای فروش محصولات کارگاه یا درخواست حمایت می روم تا جایی که ممکن است نمی گویم زن سر پرست خانوار هستم زیرا نگاه ها به یک زن سرپرست خانوار آزاردهنده است.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر بزرگ ترین مشکل من عذاب وجدان ناشی از عدم حضور خودم در زندگی فرزندانم است، افزود: در حال حاضر فرزندانم از من انتظار دارند هم مانند یک مادر همه چیز را برایشان مهیا بکنم و هم مانند یک پدر از نظر مالی تامین شان کرده و خواسته هایشان را برآورده کنم.
رجبی ادامه داد: این مسئله خیلی برای آنها عادی شده و انتظار هم دارند، فرزندم خیلی راحت به من می گوید چرا غذایت بد شده؟ چرا لباسم را اتو نکردی؟ گاهی دلم برای خودم می سوزد اما همیشه از داشتن چنین بچه هایی خدا را شکر می کنم و با فکرکردن به آنها خستگی کار را حس نمی کنم.
این کارآفرین با اشاره به با اوضاع بازار گفت: نمی توانم فروش زیادی داشته باشم و همیشه همان قدر تولید داریم که سفارش می گیریم تا محصولی روی دستمان نماند.
وی در خاتمه گفت: ما زنان خود سازنده امنیت خودمان هستیم و این با پوشش ما رابطه مستقیم دارد تا قبل از حضورم در اجتماع چادر به سر نمی کردم اما پس از این که در محیط های کاری اجتماعی حاضر شدم امنیت و آرامشم را در این پوشش دیدم وحس کردم ،این گونه راحت تر می توانم خودم را اثبات کنم.