مصاحبه با استاد علیرضا فولادی (نوازنده تار و سه‌تار)

– یادگیری موسیقی را از کجا شروع کردید؟
شروع فراگیری موسیقی من در سنین طفولیت بود. در زمان کودکی من، در هر خانه‌ای تنبک فلزی و یک دایره یافت می‌شد. من خود به خاطر ندارم که نواختن تنبک را چگونه یاد گرفتم، ولی چند ریتم را بلد بودم. بعد‌ها با پول عیدی‌ها یک ملودیکا خریدم و در همان ایام که جشن هنر شیراز پخش می‌شد اجراهای استاد مشکاتیان و علیزاده و پریسا و … را به لطف نعمت صدایی که از پدرم به ارث برده بودم تقلید می‌کردم و می‌خواندم.
بعد از پیروزی انقلاب اجراهای استاد شجریان که بسیار از رادیو و تلویزیون پخش می‌شد در روح و جان من تأثیر زیادی گذاشت و آن‌ها را به صورت شنیداری تقلید و می‌خواندم. این روال ادامه داشت تا سال ۱۳۶۸ که جهت تحصیل جدی آواز به محضر استاد ناصح‌پور راه پیدا کردم و تقریباً یک دوره ردیف‌های آوازی دوامی را از ایشان فراگرفتم.

– علاقه شما به ساختن ساز از کجا نشأت گرفت؟
من که درودگری را از پدرم آموخته بودم همزمان به ساختن و نواختن سنتور نیز مشغول شدم ولی در پی این بودم که تحصیل نوازندگی و ساختن ساز را علمی‌تر و اصولی‌تر انجام دهم و توسط یکی از دوستان به محضر استاد فرهمند که از بهترین سازندگان و نوازندگان تار هستند معرفی شدم. دیدن تارهای زیبای ایشان و شنیدن صدای فوق العاده آن‌ها انقلابی در من به وجود آورد، ردیف‌های میرزا عبداالله را در محضر ایشان یاد گرفتم و بعدها به واسطه آقای رحمانیان و استادشان فرامرز پایور به کلاس‌های استاد هوشنگ ظریف راه یافتم. در محضر استاد ارشد تهماسبی نیز بودم و ایشان بعد از دین یکی از تارهایم تار یحیی‌شان را برای الگو برداری در اختیارم گذاشت.

– راه خوانندگی از کجا آغاز شد؟
فراگیری قطعات علیزاده، درویش‌خان مختاری و وزیری در خدمت استاد یدالله گودرزی و یادگیری ردیف‌های استاد شجریان در مکتب محسن کرامتی ادامه راه من بود. پاییز ۱۳۵۸ استاد شجریان از طریق رادیو فرهنگ اعلام کرد که از طریق آزمون هنرجو می‌پذیرد از بین ۱۵۰۰ نفر ۱۸۰ نفر پذیرفته شدند و خوشبختانه یکی از آن‌ها من بودم هر هفته مسیر زیادی از کرمان تا تهران می‌آمدم و بر می‌گشتم و در این مدت صبوری همسرم و قناعت فرزندان رفیق راهم بود که قدردان آن‌ها هستم.

-شاگردی استاد شجریان را چطور توصیف می‌کنید؟
شاگردی در هر رشته‌ای از علم و هنر، در محضر بالاترین و به نام‌ترین اساتید آن فن، حس وصف ناپذیری دارد. هنرجو با نهایت اعتماد و یقین به تحصیل می‌پردازد و این موضوع هر جلسه اشتیاق به یادگیری را بیشتر می‌کند. به طوری‌که وقتی هر جلسه کلاس استاد شجریان پایان می‌یافت؛ به فکر سختی و طولانی بودن مسیر برگشت نبودم و لحظه‌شماری می‌کردم تا چهارشنبه آینده برسد و دوباره در کلاس باشم و تدریس سخاوتمندانه استاد را به گوش جان فرا بگیرم.

– می‌توانید بین خواندن و نواختن ساز یکی را انتخاب کنید؟
انتخاب بین خواندن و نواختن برایم خیلی مشکل است ولی اگر قرار باشد یکی را انتخاب کنم مسلماً آواز خواندن را انتخاب خواهم کرد.

– لازمه آموختن موسیقی چیست؟
با تجربه بیست سال معلمی به این نتیجه رسیده‌ام که پشتکار و استعداد هر دو در تحصیل موسیقی لازم و ملزوم یکدیگرند ولی اگر کسی استعداد داشته باشد و پشتکار نداشته باشد پیشرفت آنچنانی نمی‌کند ولی بالعکس اگر استعداد کمتری داشته باشد و از پشتکار شایانی برخوردار باشد به مراتب بالاتری دست خواهد یافت.

– شما علاوه بر نواختن و تدریس ساز، یک ساز هم ابداع کرده‌اید!
بله! اولین ساز ابداعی من در سال ۱۳۸۳ در کرمان ساخته شد و به ساز بومی کرمان تبدیل شد. من نام آن ساز را کشکول گذاشتم که البته در کرمان به نام هوار معروف شد و اولین نمونه آن در اجلاس سران کشورهای اسلامی در مالزی توسط دوست خوبم آقای فؤاد توحیدی معرفی شد، ساز ابداعی دیگری نیز دارم که به زودی از آن رونمایی خواهم کرد.

مطالعه بیوگرافی علیرضا فولادی